به گزارش راهبرد معاصر؛ بامداد ششم شهریور امسال، مردی که در حال گذر از حاشیه پل ولایت بود، چشمش افتاد به دختری جوان که با دست و پای بسته، داخل صندوق عقب پژویی افتاده بود. در صندوق عقب باز بود، اما روی دهان دختر جوان، چسبی زده شده بود که او به سختی میتوانست فریاد بکشد. رانندهای که شاهد گرفتار شدن دختر جوان بود به سمتش رفت و او را نجات داد. سپس پلیس را خبر کرد که با حضور ماموران تحقیقات درباره این حادثه اسرار آمیز شروع شد.
طولی نکشید که ماموران پلیس در محل حادثه حضور یافتند. دختر جوان که به شدت ترسیده بود و دست و پایش میلرزید به ماموران گفت که او را ربوده و قرار بود جانش را بگیرند، اما حالا زنده مانده و باورش نمیشود که از دست آدم ربایان خشن، نجات یافته است.
دختر جوان درباره ماجرای آدم ربایی گفت: من بلاگرم و در اینستاگرام دنبال کنندههای زیاده دارم. کارم این است که علاوه بر تبلیغات، بخشی از خانه ام را تبدیل به پانسیون کرده ام؛ پانسیون نگهداری از حیوانات. وی ادامه داد: معمولا افرادی که قصد رفتن به سفر، مهمانی یا قرارهای کاری را دارند، حیوانات خانگی شان را به من میسپارند تا از آنها نگهداری کنم. برای این کار نیز، پول میگیرم و تقریبا، یکی دو سالی میشود که فعالیتم به این شکل ادامه دارم در این مدت، هیچ مشکلی پیش نیامده بود تا اینکه یک بدشانسی آوردم.
دختر جوان ادامه داد: مدتی قبل زن میانسالی، دو تا از گربه هایش به نام گارفیلد و لیلی را به من سپرد تا به سفر برود. یک هفته من از گربهها نگهداری کردم، اما از همان روز اول متوجه شدم، هردو بیمار هستند و حالشان خیلی مساعد نیست. با این حال سعی کردم به آنها رسیدگی کنم، اما هردو گربه بد حال شدند. من آنها را نزد دامپزشک بردم، اما یکی از گربهها تلف شد. گربه دوم، اما با تلاش دامپزشک و داروهایی که او تجویز کرده بود، نجات یافت، اما به دلیل وخامت حالش، خیلی لاغر و بی حال شده بود. در نهایت صاحب گربهها از سفر برگشت و وقتی متوجه مرگ یکی از گربهها شد، به شدت خشمگین شد. گربه دوم را از من تحویل گرفت و از آن روز به بعد تهدیدهایش در فضای مجازی شروع شد. مدام برایم پیام میفرستاد که بالاخره انتقامش را از من میگیرد. میگفت، من یکی از بچه هایش را کشته ام و دیگری هم بی حال و لاغر شده است. او مرا مقصر میدانست و هرچه برایش توضیح میدادم که من حامی حیوانات هستم و بسیار از گربه هایش نگهداری کرده ام، قبول نمیکرد.
قرار بود بمیرم
دختر جوان در ادامه گفت: در تمام این مدت، مزاحمتهای زن میانسال ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل مردی به من در اینستاگرام پیام داد و گفت به خانه اش بروم تا گربه هایش را ببینم. از من خواست تا سه هفته از گربه هایش نگهداری کنم و میگفت برای اینکار پول خوبی به من خواهد داد. وی ادامه داد: وقتی به خانه مشتری جدید در حوالی نواب رفتم، ناگهان با زن میانسال (صاحب گارفیلد و لیلی) که پس از مرگ گربه اش تهدیدم میکردم مواجه شدم. به جز او، دو مرد قوی هیکل دیگر هم در خانه حضور داشتند. با دستور زن میانسال، دو مرد به شدت شکنجه ام کردند و از من فیلم مستهجن گرفتند. هرچه پول و طلا همراهم بود را به سرقت بردند و باز قصد اخاذی داشتند. در نهایت زن میانسال، به آن دو مرد دستور داد که مرا به بیرون از خانه ببرند و پس از تجاوز در بیابان، جانم را بگیرند و جسدم را تکه تکه کنند. زن میانسال میگفت این کار، تلافی بلایی است که من بر سر گربه هایش آورده ام.
وی گفت: من به شدت وحشت کرده بودم و دو مرد نیز پس از ضرب و شتم، دست و پایم را بستند، اما وقتی میخواستند با آن وضعیت مرا به داخل صندوق عقب ماشینم ببرند، چند نفر از رهگذران دیدند. حتی همسایهها هم صدای درگیری را شنیده بودند. دو گروگانگیر اجارهای به زن میانسال زنگ زدند که ظاهرا همه آنها ترسیده و بعد به دستور زن، مرا با همان وضعیت یعنی دست و پا و دهان بسته در حوالی پل ولایت رهایم کردند.
دستگیری
پروندهای تشکیل شد و تحقیقات زیر نظر قاضی مصطفی تقی زاده بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت ادامه داشت تا اینکه یکی از آدم ربایان اجارهای دستگیر شد. وی گفت: زن میانسال از آشنایان دور ما بود. او چند روز قبل به من زنگ زد و گفت که گربه اش را دختری کشته و میخواهد از او انتقام بگیرد. قرار بود به من و دوستم دستمزد خوبی برای انجام این سناریوی انتقام جویی بدهد، اما چون نقشه ناکام ماند و شاهدان متوجه آدم ربایی شدند، زن میانسال هرچه پول و طلا به دست آورده بود را برداشت و گریخت. او حتی یک ریال هم به من و همدستم پولی نداد.
این جوان آدم ربا بازداشت شده و تحقیقات برای دستگیری زن میانسال و آدم ربای دیگر ادامه دارد. / همشهری